معمولا قیمومت زمانی به کار گرفته می شود که فرد صغیر یا مجنون یا سفیه، ولی قهری مثل پدر ,یا جد پدری نداشته باشد. طبق قانون امور حسبی، معمولا هرکس و یا بستگان فرد محجور می توانند وجود آنها را به دادستان اعلام نمایند تا در جهت جلوگیری و سو استفاده مالی از آن ها، توسط دادستان مقدمات تعیین قیم فراهم گردد.
رویه عملی بدین صورت است که پس از اطلاع دادستان از طریق اشخاص حقیقی یا مرجع انتظامی، دادستان بلافاصله دستور تحقیقات و در ارتباط با چگونگی وجود محجور و حفظ اموال او، محجور را به مرجع انتظامی معرفی می نماید و در صورتی که بستگان محجورین یا سایر اشخاص پیشنهاد قیم محجور را به دادستان بدهند، دادستان ضمن تحقیق در خصوص احراز حسن سابقه ی آن ها، مراتب را جهت تعیین قیم محجور به دادگاه اعلام، و فرد مورد نظر را جهت تصدی قیمومت به دادگاه معرفی می نماید. ضمنا دادستان نیز می تواند راسا یک نفر را که دارای حسن سابقه است، انتخاب نموده وتقاضای تعیین قیم بودن وی را به دادگاه اعلام نماید.
در این مطلب قرار است با قیم و انواع قیم آشنا شوید و در ادامه از شرایط قیمومت و موارد عزل قیم اطلاع پیدا کنید.
قیم کیست؟
قیم فردی است که با پیشنهاد دادستان توسط دادگاه، تعیین و در امور مالی محجورین تحت نظارت دادستان، دخالت می نماید. چرا که محجورین عقل معاش ندارند و در معاملات مالی متضرر می شوند و قانون گذار در جهت رعایت حال محجورین و عدم سو استفاده مالی دیگران نسبت به آن ها موضوع قیم محجور را مطرح نموده است.
انواع قیم
انواع قیمومت به صورت دائمی و اتفاقی می باشد که قیم اتفاقی در موارد خاص می تواند از طرف محجور اقامه دعوا نماید. قیومت دائمی این است که قیم تا زمان سن قانونی محجور نسبت وظیفه قیمومت خود اقدام می نماید، مگر این که توسط مرجع قضایی عزل قیم شود. بدیهی است پس از این که محجور به سن قانونی رسید (فرزندان) و یا این که توسط مراجع قضایی رفع حجر از آن ها به عمل آید قیم خود به خود منعزل می شود.
برای چه کسانی باید قیم محجور تعیین کرد؟
محجورینی که باید برای آن ها قیم محجور تعیین کرد شامل سه دسته افراد می باشند:
1-صغار (جمع صغیر)
که شامل صغیر ممیز و غیر ممیز می شود. طبق قانون موضوعه کشوری صغیر ممیز می تواند اموال بلاعوض را قبول نماید مثلا فردی می تواند مالی رابه وی هبه نماید اما در فروش و نقل و انتقال آن ها نظارت قیم لازم است. اما صغیر غیر ممیز، مطلقا تحت نظارت قیم نسبت به معاملات حقوقی اقدام می نماید.
2- اشخاص غیر رشید یا همان سفیه
یعنی کسی که تصرف در اموال و حقوق مالی خودش عقلایی نباشد. در خصوص موضوع سفیه نیز بدین صورت است که شخص در امور مالی نمی تواند تصمیم عقلایی بگیرد که در این صورت نیز با هماهنگی قیم، تحت نظارت دادستان نسبت به انجام معامله قیم اقدام می کند.
3- مجانین (جمع مجنون)
یعنی کسی که قوه عقل و درک نداشته باشد یا مختل المشاعر باشد. در رابطه با مجانین نیز آن ها به دو دسته تقسیم می شوند: 1- مجنون دائمی 2- مجنون ادواری. که مجنون دائمی دائما تحت نظارت قیم، معاملات حقوقی انجام می دهد. لیکن در جنون ادواری اگر بعضا افاقه حاصل شد با احراز آن، آن شخص می تواند بدون نیاز به قیم معامله نماید.
ضمنا پس از صدور حکم حجر توسط دادگاه شهرستان، می توان برای محجور قیم تعیین کرد.
بیشتر بخوانیم: بهترین وکیل تهران را چگونه پیدا کنیم؟
فرق حضانت و قیم بودن
حضانت به معنی نگهداری فرزند صغیر توسط پدر یا مادر است. قانون گذار در قانون خانواده برای حضانت فرزند دختر به لحاظ نیاز روحی و روانی او به مادر، حضانت وی را به عهده ی مادر گذاشته، مگر این که مادر فاقد شرایط اخلاقی و رفتاری لازمه متعارف باشد. و معمولا تا هفت سالگی دختر، حضانت وی توسط مادر اولویت دارد. برای فرزند پسر نیز به لحاظ نیاز روحی و روانی وی در ایام خردسالی، حدودا تا سه سالگی حضانت وی توسط مادر اولویت دارد. اما موضوع قیمومت دخالت در امور مالی صغیر توسط قیم تحت نظارت دادستان است.
حضانت شامل نگهداری و مواظبت و تعلیم و تربیت محجوری است که حجر آن با واسطه صغر باشد یعنی اطفال زیر 18 سال. طبق قانون، نگهداری فرزند هم حق و هم تکلیف پدر و مادر است و در صورت فوت یکی از آن ها حضانت طفل با آن کسی که زنده است خواهد بود. نکته مهم این است که حضانت طفل بعد از مرگ پدر بر عهده مادر خواهد بود. ولی قیمومیت بیشتر اداره امور مالی فرد محجور را شامل می شود و تفاوت این دو بیشتر در این است.
شرایط قیم شدن مادر برای فرزند
در نبودن پدر یا جد پدری اولویت با قیم شدن مادر برای طفل اعم از پسر یا دختر است.
زن و شوهر و نزدیکان فرزند محجور با داشتن صلاحیت بر سایرین، برای قیم شدن وی مقدم هستند. مادر مادامی که شوهر نداشته باشد با داشتن صلاحیت برای قیم شدن فرزند خود بر دیگران مقدم است. این صلاحیت شامل صفت امانت و قدرت بر اداره دارایی و نگاه داری و توان مدیریتی است که این امر از طریق تحقیقات در اعمال و رفتار گذشته فرد قیم توسط دادگاه صورت می گیرد.
قانون مقرر می دارد تا زمانی که زن سایر شرایط قیم شدن را داشته باشد می تواند قیم فرزند یا فرزندان خود باشد، ولی اگر ازدواج مجدد کرد باید مراتب را ظرف یک ماه از تاریخ انعقاد عقد نکاح به دادستان یا نماینده او اطلاع دهد که در این صورت، دادستان یا نماینده او می تواند با رعایت وضعیت جدید آن زن، تقاضای تعیین قیم جدید و یا ناظر را بنماید. اگر مادر ازدواج خود را در مدت مقرر به دادستان یا نماینده او اطلاع ندهد مدعی العموم می تواند تقاضای عزل قیم او را کند. اما هرگاه شوهر با زن دیگری ازدواج کند مانعی برای ادامه قیمومت شوهر نخواهد بود.
طبق قانون افراد زیر نمی توانند به سمت قیمومت معین شوند:
موارد عزل قیم
1- افرادی که خود تحت ولایت یا قیمومت دیگران هستند نمی توانند قیم محجور شوند.
2- کسانی که به علت ارتکاب جنایت یا یکی از جنحه های ذیل به موجب حکم قطعی محکوم شده باشند. مانند: سرقت، خیانت در امانت، کلاه برداری، اختلاس، هتک ناموس یا منافی عفت، جنحه نسبت به اطفال و ورشکستگی به تقصیر شامل عزل قیم میشوند.
3- کسانی که حکم ورشکستگی آن ها صادر و هنوز عمل ورشکستگی آن ها تسویه نشده است.
4- کسانی که معروف به فساد اخلاقی باشند.
5- کسی که خود یا اقربا درجه اول او دعوایی بر محجور داشته باشد.
نکته مهم این است طبق ماده 1233 قانون مدنی زن نمی تواند بدون رضایت شوهر قیم کسی شود. بنابراین افراد فوق صلاحیت احراز مقم قیمومیت را ندارند هرچند از نزدیکان شخص محجور باشند.
در هریک از موارد بالا عزل قیم صورت می گیرد.
در مواردی قیم منعزل میشود به این صورت که قیم دچار دیوانگی و یا جنون شود. عزل قیم با قیم منعزل متفاوت است در قیم منعزل نیازی به حکم دادگاه نیست.
بیشتر بدانیم: هزینه وکیل برای طلاق چقدر است؟
وظایف و اختیارات قیم
وظایف قیم از تاریخی که سمت قیمومت به او اطلاع داده می شود شروع می شود. طبق قانون قیم از تاریخی که سمت قیمومت به وی اطلاع داده شود حتی قبل از ابلاغ به او، هر عملی که به عنوان قیم نسبت به محجور اجرا کرد نافذ است و اعتبار دارد.
قیم در واقع نماینده قانونی محجور است که باید در تربیت و نگاه داری و اصلاح حال محجور و حفظ و اداره اموال او تلاش کند.
عمده وظایف قیم شامل موارد زیر می باشد:
الف- نگهداری و مواظبت و تربیت محجور که شامل نگهداری بهداشتی و جلوگیری محجور از خطرات جانی، که ممکن است در اعمال و بازی های ناصحیحی برای او پیش بیاید و یا اعمالی که با وضعیت اجتماعی او منافات دارد.
ب- سعی و کوشش در بهبود وضعیت مجور زمانی که او بیمار شود، قیم باید وی را به پزشک متخصص مراجعه نموده و داروهای لازم را تهیه و به او بدهد.
ج- سعی و کوشش در تعلیم و تربیت طفل صغیر که علم و صنعت و حرفه ای که ذوق و علاقه به آن دارد و مناسب وضعیت خانوادگی اوست بیاموزد.
د- اداره و نگهداری از اموال و حفظ حقوق مالی شخص محجور که باید قیم موارد زیر را در اجرای آن لحاظ کند:
در ابتدا قیم مکلف است قبل از مداخله در امور مالی محجور صورت جامعی از کلیه دارایی های او تهیه کرده، یک نسخه از آن را به امضای خود و برای دادستانی محل مربوطه بفرستد.
دوم این که محجور صغیری که ولی خاصی ندارد و برای او قیم تعیین شده باشد، یکی از نزدیکان و موروث او مانند مادر یا عمو برای جلوگیری از حیف ومیل شدن اموالی که به او ارث رسیده، تقاضای مهر و موم اموال وی را از دادگاه درخواست کند.
سوم این که قیم مکلف است با اجازه دادستان اموال ضایع شدنی محجور را بفروشد و با وجه حاصل از آن مال دیگری یا معاملات دیگری انجام دهد تا سرمایه او افزایش پیدا کند و از معاملاتی که به ضرر محجور است خودداری کند.
چهارم این که هرگاه محجور اموال منقولی از قبیل میز، مبل، فرش یا لوازمی که نگهداری آن هزینه زیادی دربردارد و یا خود اموال به تدریج از مد می افتد و محجور هم نیازی به آن ندارد، قیم می تواند با اجازه دادستان آن را بفروشد و با پول آن مال دیگری را برای وی خریداری کند.
پنجم این که قیم مکلف است هزینه زندگی محجور و اشخاص واجب النفقه او و هزینه ی معالجعه آن ها در بیمارستان و هزینه تربیت اطفال محجور را بپردازد.
هزینه نگهداری محجور به وسیله دادستان با توجه به مقدار دارایی و موقیعت اجتماعی و وضعیت جسمی و روحی او مشخص می شود. درمورد اموال غیر منقول و یا رهن آن ها قیم باید قبل از آن از دادستان اجازه بگیرد و چنان چه بدون اجازه دادستان، اموال غیر منقول محجور را بفروشد یا رهن بدهد و دادستان آن را تنفیذ نکند، معامله باطل است.
قیم نمی تواند اموال منقول و غیر منقول محجوری که خود قیم اوست را بخرد، مگر با تصویب و اذن دادستان.
قیم می تواند برای اعمال و کارهایی که برای اداره امور محجور انجام می دهد مطالبه اجرت کند که از اموال صغیر پرداخت می شود. از مواردی که قیم نمی تواند بدون اجازه دادستان انجام دهد، دعوای محجور به صلح است. یعنی قیم نمی تواند دعوی مربوط به محجور را به صلح خاتمه دهد مگر با تصویب مدعی العموم (دادستان) و فرقی نمی کند صلح نسبت به مال منقول باشد یا غیر منقول و یا دعوی در دادگاه مطرح شده باشد یا هنوز مطرح نشده باشد.
قیم باید صورت حساب تصدی خود در هر سال یا سالی یک مرتبه را به مدعی العموم یا نماینده او بدهد.
حتما بخوانید: یک مشاوره حقوقی خوب چه مهارت هایی دارد؟
نظارت بر عملکرد قیم
قیم نسبت به اموال محجور که در تصرف دارد به عنوان امین محسوب می شود. هرگاه قیم در انجام هریک از تکالیف و مسئولیت خودش کوتاهی و سهل انگاری کند و از این راه ضرر و زیانی متوجه فرد شود قیم مسئول خواهد بود و باید آن را جبران کند.
نظارت بر عملکرد قیم توسط دادستان صورت می پذیرد به این نحو که دادستان باید در کلیه کارهای مهم و غیر مهم قیم نظارت داشته باشد و با رسیدن هرگونه گزارش از طرف نزدیکان محجور یا بستگان باید موارد را مورد رسیدگی قرار دهد و در صورت احراز خیانت قیم، نسبت به عزل قیم اقدام نماید. قیم می بایست صورت حساب سالیانه تصدی خود را تحویل دادستان دهد تا وی نحوه هزینه های انجام شده را کنترل کند.
قیم کیست؟
اصولاً قیم به شخصی گفته می شود که سرپرستی و ولایت شخصی بیمار یا از کارافتاده یا محجور را بر عهده داشته باشد. انتصاب قیم فقط برای افرادی تعیین می شود که ولی قهری یا وصی نداشته باشند. در غیر این صورت قیم فرزندان (دختران تا سن 9 سالگی و پسران تا سن 15 سالگی) پدر یا جد پدری خواهد بود.
شرایط قیم شدن فرزندان چیست؟
در صورتی که می خواهید به عنوان فرزند، قیم پدر یا مادر خود شوید، قبل از هر چیزی توصیه می کنیم به یک وکیل ماهر و خبره مراجعه کنید تا در این زمینه شما را یاری کند. اما مهم ترین نکته ای که هنگام ارائه ی درخواست قیم شدن به دادگاه باید در نظر داشته باشید این است که شرایط خاصی را دارا باشید که می توانید از وکلای ما بپرسید.
فرق قیمومیت با حضانت در چیست؟
حضانت اصولاً با سرپرستی عاطفی گره خورده است. در حقیقت در عرف جامعه ما، حق رسیدگی به فرزند را حضانت می گویند. طبعاً واژه ی حضانت فقط برای سرپرستی والدین بر فرزندان اطلاق می شود. به همین خاطر اصولاً حق حضانت با مادر است و اولویت دادگاه این می باشد که حضانت را به عهده ی مادر بگذارد. اما قیمومیت به معنای اجازه ی دخل و تصرف در اموال طفل صغیر است که در چنین شرایطی این حق در اختیار پدر یا جدّ پدری می باشد. قیمومیت هم در اختیار والدین و هم در اختیار فرزندان ممکن است قرار بگیرد.
اختیارات فرزند قیم در اموال پدر
مهم ترین نکته ای که درباره اختیارات فرزند قیم باید بدانید این است که شما تنها در مورد اموال منقول پدرتان می تواند دخل و تصرف داشته باشید و برای تصمیم گیری در مورد اموال غیر منقول به اجازه ی دادستان نیاز است. البته باید بگوییم که در مورد این مسئله شک و تردیدهای زیادی وجود دارد و به نظرات دادستان وابسته است. توصیه می کنیم که در این گونه مواقع حتما با یک وکیل ماهر و خبره، مشاوره حقوقی داشته باشید و سوالات خود را مطرح کنید.
سلام مادر بنده 12 سال پیش دچار سکته مغزی شده وزمین گیر هستند در طول این مدت بنده و دیگر فرزندان ایشان در خانه ی پدرم از ایشان نگهداری میکنیم در حال حاضر پدر بنده از لحاظ مالی از ایشان پشتیبانی نمیکنند و نفقه ی ایشان را پرداخت نمیکنند و چند سالی است ازدواج مجدد کرده وتمامی دارایی های خود را که در زمان زندگی با مادر بنده به دست اوردهاند را صرف هزینه ی زندگی جدید خود میکنند در ضمن ایشان در منزل دیگر خود ساکن هستند و با مادر من زندگی نمیکنند میخواستم بدانم ایا بنده یا اولاد دیگر ایشان میتوانیم فیومیت مادر خود را بگیریم وحقوق ایشان را ازپدرم طلب کنیم یا نه ودر ضمن مادر بنده از دارایی های پدرم سهمی در حال میبرد که ما طلب ان را در دادگاه برای هزینه های درمانی و نگهداری خود ایشان بکنیم یا خیر با تشکر وعذر خواهی بابت زحمت
سلام
بنده برادری 38ساله دارم که به دلیل بیماری مننژیت دچار مقداری اختلال حرکتی و عدم تسط 100در100 بر بدن خویش است اما از نظر ذهنی مشکل مشهودی ندارد و حتی از بسیاری افراد باهوشتر است
بعد از فوت پدرم مستمری بازنشستگی و ارثیه ملکی وی از انحصار وراثت به وی تعلق گرفته است.
در ان زمان یعنی 17سال قبل به دلیل کم تجربگی و سادگی طی یک تصمیم خانوادگی نگهداری از اموال و درامد وی به برادر بزرگ ما واگذار گشت،که او وانمود به دلسوزی و پس انداز درامد املاک و حقوق ماهیانه وی میکرد اما رفته رفته متوجه ناهمخوانی هایی در رفتار و گفتار وی شدم.و چندسالی است که خودرا به عنوان وکیل و قیم قانونی وی معرفی میکند اما هیچ مقام رسمی ندارد ضمنا من با گرفتن پرینت حساب برادرم متوجه تناقض های بسیار زیاد شده ام انتقالهای هرماهه به حساب شخصی در ازای مبلغی فوق العاده ناچیز که در حد اعلای افزایش فعلی به هفته ای 400 هزار تومان رسیده
خلاصه با دروغ و حقه حق براذر کوچک را به نفع شخص خود مصادره نموده وحتی یکبار طی 17سال حساب کتاب نکرده.
با سلام لطفا با شماره های روی سایت تماس حاصل نمایید.
البته بزرگوار من وکیل نیستم جسارت نباشه خدمت وکلا ولی از روی تجربه میگم چرا نمیرسه حق و حقوقی داره مادرتون حتی سالها هم نده محاسبه میشه به روز باید بده در شرایط بیماری هم هستن خدا فا بده صدالبته که میشه سریعا اقدام کنید البته مکررا میگم باز بپرسید از یه مشاور بعد ولی صدی نود اونطوره چون دیدم اونطوره میگم منطق میگه اصلا قانون هیچ حالا …سلامت باشی دعاگوی مادر و دست بوس ایشان …چون منم کسی روندارم همه رفتن فوت شدن ۴۳سالدارم گناهم این بوده که از بچه بزرگتر خونه۱۳سال و از کوچکتر ۱۲سال کوچیک بودم..
سلام پدر من به تازگی فوت شده اند و یک خواهر ۶ ساله دارم.پدر بزرگم در قید حیات هستند ولی محل زندگی ایشان از ما دور است و میخواهند اداره تمامی امور مالی و … خواهرم (قیومیت) را به مادرم که از لحاظ عقل و جسم سالم و صالح است واگذار کنند. ما باید برای انجام این کار چه کنیم؟
من برادر معول دارم از خودم بزرگتر، یکی از برادهای بزرگمون قیم برادر معلوم شده. سند خونه پدریمون رو برداشته نمیذاره ببریم کارهای دارایی رو بکنیم. میتونیم با وجود معلول خونه رو از طریق مزایده بفروشیم
سلام دوست عزیز لطفا با شماره های روی سایت تماس بگیرید.